ـ علی الشعیبی مشاور ملک فهد پادشاه پیشین عربستان در فاصله سالهای 1983 تا 1989 بودم. روزنامه الاحد چاپ عربستان یک ضمیمه فرهنگی به نام ویژهنامه چهارشنبه فرهنگی داشت که من در آن دو صفحه داشتم و مطلب مینویسم.
شنیدیم که قبلا وهابی بودید چه طور شد که از این تفکر و اندیشه متنفر شدید؟ چه طور شد که 180 درجه تفکرات خود را تغییر دادید؟ چه کارهایی میکردید؟ ما شنیدیم 5 درصد بودجه نفت عربستان صرف وهابیت میشود، آیا صحیح است؟
ـ اگر منظور شما این است که بدانید آیا واقعا در زمینه تبلیغ اندیشه وهابیت چقدر سرمایهگذاری میکنند، باید بگویم که فعالیتهای وهابیت در عربستان صرفا به 5 درصد از بودجه نفتی منحصر نمیشود بلکه 30 درصد از بودجه کل کشور عربستان از بودجه نفتی صرف این فعالیت میشود.
اولا که آنها مراکزی در این زمینه دارند که در طول سال در راستای اهداف آنها به فعالیت میپردازد که در تمام عربستان به ویژه در جنوب این کشور بسیار به چشم میخورد. به استثنای شرق این کشور که شیعیان در آن حضور دارند در اطراف، جیران، نجران، سودا، طائف، حتی در کشورهای دیگر از جمله منطقه آندلس و جنوب اسپانیا که سالانه میلیاردها دلار در این زمینه هزینه میکنند.
من به عنوان مثال به شما عرض میکنم که کتابی در دست دارم که حدود 800 صفحه به تشریح فعالیتهای یکی از این مراکز میپردازد. من از سال 1971 ارتباط خود را با سلفیهای سوریه آغاز کردم که ارتباط تنگاتنگی با وهابیهای عربستان داشتند و آنها در آن زمان از شیخ ناصرالدین آلبانی خواستند که به آنها اجازه تاسیس یک حزب سلفی سیاسی در سوریه بدهند.
در آن زمان ما به مساجد سوریه برای برپایی نماز صبح میرفتیم و پس از آن در خانه یکی از افرادی که به وی "برادر" میگفتیم جمع میشدیم. هر چند شیخ ناصرالدین آلبانی با تاسیس حزب سیاسی سلفی مخالف بود ولی عدهای بودند که بدون آگاهی وی چنین احزابی را تاسیس میکردند و از جمله اقداماتی که وهابیهای عربستان به آن مبادرت میورزند میتوان اهتمام آنان به مجالس سخنرانی اشاره کرد.
آنها ادعا میکنند که از این طریق به پرورش مبلغ میپردازند و در همین راستا در پایان هر هفته از شرکتکنندگان در سخنرانیها امتحان میگیرند، برنامه روزانه آنها بدین شکل است که پس از اقامه نماز صبح به یک تمرین ورزشی سخت میپردازند و پس از صرف صبحانه تا نماز ظهر کلاسهای درس و سخنرانی آنها ادامه دارد. و به همین روش ادامه میدهند و در پایان هر هفته ارزیابی میشوند.
همچنین در پایان هر ماه نیز از آنها امتحان گرفته میشود. گاهی پیش میآید که برخی از دانشجویان وهابی که در اروپا تحصیل میکنند از آنها دعوت میشود تا در کلاسها شرکت کنند. آنها هیئتی دارند به نام هیئت "افتاء، ارشاد و امور علمی".
شاید این سؤال پیش بیاید که منظور از امور علمی چیست، من با ذکر یک مثال به تشریح این مسئله میپردازم. آنها با صدور یک فتوا اعلام کردند که زمین کروی نیست بلکه مسطح است و هر کس که با این اندیشه مخالفت کند، کافر محسوب شده، باید حد بخورد و اموالش نیز به نفع بیتالمال مسلمین مصادره شود! از نکات حائز اهمیت در این میان این است که تمام منشورات وهابیها در میلیونها نسخه چاپ و منتشر میشود و در تمام نقاط دنیا توزیع میگردد و از فرصت حج و عمره در دو شهر مقدس مکه و مدینه برای توزیع بالاترین استفاده را میبرند.
آیا در کشورهای دیگر هم این کتابها توزیع میشود؟
ـ بله. در جنوب ایران و در ریاض هم چاپ و توزیع میشود و حتی به زبان انگلیسی هم کتابهای خود را توزیع میکنند. حتی به زبانهای دیگری از جمله فارسی هم کتاب خود را توزیع میکنند.
از دشمنی وهابیها با شیعیان و محور مقاومت و حزبالله بگویید؟
ـ یکی از بزرگترین مشکلاتی که جهان اسلام با آن روبهروست اینکه وهابیت خود مطلقا بر حق میداند و این حقیقت محض است در وهله اول باید بگویم که مشکل وهابیها تنها با شیعیان نیست بلکه آنها تمام مسلمانان از جمله شیعه و سنی را تکفیر میکنند و این مخالفت با مسلمانان را میتوان در 36 مورد یافت. یعنی در 36 مورد با تمام مسلمانان دیدگاه مخالفت دارند، برخی در ظاهر و شکل مسئله است از جمله در ظاهر لباس و پیش، برخی هم در باطن مسئله.
به طور کلی آنها به بهانه تبلیغ سلفی و جهادی در خسارتهای زیادی را بر عموم مسلمانان تحمیل میکنند و یا در قالب هیئت امر به معروف و نهی از منکر به تبلیغ افکار منحرف خود میپردازند که با اساس اسلام هیچ گونه سازگاری ندارند. هیئت امر به معروف و نهی از منکر آنها کتابهای ابن تیمیه را با بهترین و گرانترین کاغذ چاپ میکنند و به صورت رایگان در اختیار مردم قرار میدهند و گاهی نیز در راستای تبلیغ اندیشه وهابیت، کتابخانه کاملی را به عنوان هدیه به اشخاص مختلف میدهند و اینگونه هدایا هزاران بار در سال اتفاق میافتد.
از 20 سال پیش تاکنون به افتتاح مراکز تبلیغ وهابیت در اروپا روی آوردهاند که امروزه در دهها نقطه اروپا از جمله اطراف سوئیس مرکز دارند و در سال میلیاردها دلار هزینه میکنند.یکی از مسائلی که در نزد وهابیت بسیار تعجببرانگیز است نحوه تکفیر آنان است. مثلا آنها هر گونه سوگند به غیر از خدا را تکفیر میکنند.
عمده فعالیتهای وهابیون در رابطه با شیعهزدایی در منطقه چیست؟
ـ وهابیون در این راستا تلاشهای بسیاری میکنند و همه این تلاشها به منظور کاستن از محبوبیت شیعه است. به عنوان مثال برخی از شخصیتهای شیعی نه چندان آگاه را برای برگزاری مناظره دعوت میکنند پولهای زیادی خرج میکنند.
آقای شعیبی بالاخره چه شد که از وهابیت جدا شدید و به تشیّع روی آوردید؟
ـ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بسیاری از شخصیتهای برجسته اهل سنت درباره شخصیت مرحوم حضرت امام خمینی (ره) سخن گفتهاند. از آن زمان به یاد دارم که از تلویزیون الحوار متعلق به جماعت اسلامی در لندن، بسیاری از شخصیتهای برجسته اهل سنت در دو برنامه کامل در رابطه با شخصیت مرحوم حضرت امام سخن گفتند و من با گوشهای خود شنیدم که یکی از آن علمای بزرگ میگفت که جهان اسلام به مدت 1200 سال است که شخصیتی با این عظمت به خود ندیده است.
همچنین آنها از نقش امام خمینی در راستای وحدت اسلامی و اتحاد میان اهل سنت و شیعه سخن به میان میآورند. فراموش نشود که نقش امام خمینی صرفا یک نقش تئوریک نبود بلکه وی در عمل خدمات شایانی به مسئله وحدت اسلامی تقدیم کردند. و ادامه همان تفکر وحدتگرایانه را امروز آیتالله امام خامنهای دامت برکاته ادامه میدهد از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، وهابیها فشار زیادی بر شیعیان ساکن در منطقه الشرقیه و اسماعیلیان در جنوب عربستان میآورند.ه مواره فعالیتهای آنان را زیر ذرهبین دارند.
البته نباید فراموش کرد که بسیاری از مسائل را آمریکا بر وهابیها دیکته میکنند و خود وهابیها نیاز احساس میکنند که این اندیشه برای آنها سنگینی میکند. چنانچه یک شهروند سعودی به شما اطمینان کند و بداند که شما خطری برای آن نخواهید داشت، با شما از دردها، غمها و رنجهایش و همچنین مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم میکند، سخن خواهد گفت. از مصیبتهایی که وهابیهای تکفیری برای آنها ایجاد کردهاند، میگوید.در حال حاضر وهابیت هر گونه که تمایل داشته باشد فتوا صادر میکند زیرا پول، اسلحه، و قدرت در دست آنان است.
جناب شعیبی جواب واضحی نگرفتیم که چرا از وهابیت جدا شدید؟
ـ بعد از آنکه کتاب ابن تیمیه به من هدیه داده شده آن را خواندم و فتواهای عجیبی را مشاهده کردم. ابن تیمیه مسلمانان را به دو قسمت تقسیم میکند: گروه اول؛ وی و هم مسلکهای او هستند و گروه دوم؛ اهل سنت و شیعیان هستند که ابن تیمیه آنها را تکفیر میکند ولی متاسفانه برادران اهل سنتها نمیدانند که ابن تیمیه آن را تکفیر کرده است!
ابن تیمیه، کسی که فلسفه میخواند، به یادگیری زبانی غیر از عربی میپردازد و پیش از طبخ گوشت آن را میشوید، کافر میداند! اگر من به یک نفر گل بدهم هر دو کافر هستیم!
مدت 3سال روی افکار ابن تیمیه کار کردهام و توانستم ایرادات فقهی آن را خارج کنم. من یک مجموعه کتاب 100 جلدی به نام "اندیشههای اسلامی با نگاه روز" دارم که در فصول 37 و 38 آن به طور کامل به اندیشه سلفی وهابی پرداختهام.
به این مسئله پرداختهام که وهابیت اندیشه است یا تعصب و در 20 هزار نسخه این دو جلد را چاپ و در میان اقشار مسلمانان توزیع کردهام. در این دو جلد افشا کردهام که ابن تیمیه هر کسی که قبر پیامبر (ص) را زیارت کند کافر میداند برخلاف آنچه که بسیاری میپندارند، منشورات و کتب چندانی در پاسخ به این اندیشه وهابیت و یا رسوا کردن این گروه تالیف و منتشر نشده است.
در تاریخ 29 /6/ 2007 ولید جنبلاط جهت انعقاد یک قرارداد در زمینه کنترل (مرزها) به سرزمینهای اشغالی رفت و در آنجا یک توافقنامه میان موساد اسرائیل و جماعت القاعده دست یافت و بعدها این پیمان در پایگاههای الکترونیکی اسرائیل نیز منتشر شده و ارتباط وهابیت و اسرائیل را افشا کرد. وهابیها خوارج عصر حاضر هستند و میبینیم که به یهودیها نه تهمت میزنند نه بیهرمتی میکنند نه آنها را تکفیر میکنند.
ولی چه کسی آمده تاکنون اندیشه این گروه منحرف را افشا کند با 5 یا 10 جلد کتاب نمیتوان ماهیت این تفکر ضاله را افشا کرد؛ این در حالی است که وهابیها با تالیف و انتشار هزاران جلد کتاب، شیعیان و اهل سنت را تکفیر میکنند.
زمانی که ابن تیمیه مُرد، افراد معدودی وی را تشییع کردند وهابیت فکر وی را زنده کرد، وهابیها با یهود، صهیونیست و موساد به نبرد نمیپردازند چرا که با هم یکی هستند.
الآن که از این فرقه ضاله جدا شدهاید چه احساسی دارید؟
ـ من از سال 1987 این اندیشه را ترک کردهام و کتابهای زیادی در راستای برملا کردن اندیشههای وهابیت نوشتهام. من یک جمله به شما میگویم هر کسی جهت تائید اسلام و اندیشه اسلامی خود به مطالعه و بررسی قرآن و احادیث شریف پیامبر نپردازد، از مسلمانی و اسلام فاصله زیادی دارد.
چه توصیهای به وهابیها دارید؟
ـ اول اینکه مردم را تکفیر نکنند. زیرا هر کسی که شهادتین را به زبان بیاورد از کفر به دور شده است. همچنین به عموم مسلمانان میگویم که تقدیس برخی از شخصیتهای بارز اسلامی و یا احترام گذاشتن به آنها را شرک به حساب نیاورند.
نظرات شما عزیزان:
|